دیدگاه-های-جنجال-برانگیز-و-عوامانه-بر-سر-هویت-ملی

درج واژۀ "افغان" در پشت تذکره های تاجیک، ازبک، هزاره و غیره مثل این است که در پشت موترهای تونس و سراچه بنویسیم" ملی بس های شهری".

 نویسنده: ضامن علی عرفان

توزیع تذکره برقی یا کارت هویت ملی و درج کلمه "افغان" در آن، از جمله مسایلی است که تبدیل به یک معضل شده و دامنه آن هر روز گسترده می شود. در این مورد ضمن تحلیل های رسانه ی، تعبیر های عوام در کوچه و بازار نیز شنیدنی و جنجالی است.

گاهی باید به صدای مردم گوش فرا داد و از تحلیل ها و تعبیر های کسانی بنویسیم که توان نوشتن و سخنرانی در مجالس سیاسی را ندارند. اما نسبت به مسایل روز خیلی حساس هستند و میان خود شان بر سر موضوعات کلان صحبت می کنند. البته نه در رسانه ها، میزهای گفتمان و کنفرانس های مطبوعاتی، بلکه در بین موتر، کوچه و بازار. هرچند به این صداها کمتر گوش داده می شود، اما فراموش نکنیم که این تعبیر ها و صداها عبارت از آرای مردمی هستند که با زبان عوامانه در کوچه و بازار در پیوند به هویت شان ابراز می دارند، یعنی فریاد همان مردمی که ستون دموکراسی را تشکیل می دهند. امروزه صحفات اجتماعی پر از تحلیل ها، برداشت ها و موضع گیری ها در پیوند به کارت هویت ملی است ، اما از زبان کسانی تراوش می کند که خود را اهل قلم، سخن و سیاست می پندارند.

تعبیرها  و موضع گیری های که میان عوام در مورد تذکره های برقی و درج واژه ی افغان بکار برده می شوند، جالب و قابل تامل است. در ملی بس نشسته بودم، ساعت 7 قبل از ظهر بود، موترها به نسبت راه بندان پشت هم صف کشیده بودند. تعدادی در چوکی های شان خواب و تعدادی هم بیدار و منتظر بودند. در این میان بحث های پیر مردان بر سر توزیع تذکره ی برقی و درج هویت، شدت گرفته بود. من هم به دقت گوش نمودم تا ببینم برداشت های عوام از این موضوعات داغ سیاسی چیست؟

برخی از ریش سفیدان می گفتند؛ مهم نیست که در تذکره های برقی چه می نویسند و چه نمی نویسند، مهم این است که مردم افغانستان از حالت سردگمی، جنگ و فقر نجات یابند و بر سر سفره های شان یک لقمه نانی یافت شود. برای این تعداد سالمندان فقط صلح، امنیت و رهایی از فقر مهم است، یعنی به اندازه ی از انفجار و انتحار خسته شده اند که دیگر ذکر و عدم ذکر هویت در تذکره ها برای شان مهم نیست و از تمام جنجال ها بر سر این موضوع بیزارند و تنش ها بر سر این موضووع را تنش بر سر منافع شخصی می خوانند.

شماری از این سالمندان به این باوراند که جنجال های امروز بر سر درج واژه ی افغان، وقت ضایع کردن است، اگر سیاسیون ما واقعأ دلسوز مردم می بودند، ما با این بدبختی دست و پنجه نرم نمی کردیم و هر روز شاهد پرپر شدن عزیزان مان نبودیم، پس معلوم است که رهبران ما به بهانه هویت ملی و ذکر نام اقوام، آب را تیره می کنند تا خود ماهی بگیرند. این دسته از پیر مردان پافشاری داشتند که ما نباید به هیچ یکی از این کلاهبرداران اعتماد کنیم، زیرا اینها نه تنها به قوم خود شان بلکه به هیچ یکی از اقوام افغانستان پابند نبودند و نیستند، اینها هیچ وقت نسبت به سرنوشت مردم تعهد نداشتند و تنش ها میان رهبران سیاسی بر سر درج هویت، یک نیرنگ و فریب بیش نیست.

اما؛ در میان این دو دسته از سالمندان، تعدادی نظر شان متفاوت تر بودند، اینها می گفتند که حکومت اشرف غنی می خواهد با از بین بردن هویت دیگران، یک هویت را بر همه اقوام افغانستان تحمیل کند و این برای دیگران قابل قبول نیست. زیرا واژه افغان نمی تواند بر همه ساکنان افغانستان اطلاق شود. این دسته از افراد با زبان عوامانه ی شان چنین مثال می زدند که: هر موتر از خود مشخصات خاص و نام خاص دارد که بر اساس همان نام و ویژگی های شان از سایر موترها تفکیک می شود، اگر همه ی موتر ها را تونس و یا ملی بس نام گذاری کنیم عاقلانه نیست، چون مشخصات شان فرق می کنند، پس باید نام شان نیز فرق داشته باشد، یعنی نمی شود در پشت تونس بنویسیم" ملی بس یا هواپیما" و یا در پشت هواپیما نمی توانیم بنویسیم سراچه یا موتور سیکلت.

انسان ها نیز دارای هویت متفاوت هستند که هرکس بر اساس همان هویت شان ابراز وجود می کنند. بنابراین در پشت تذکره یک پشتون هم نباید بنویسیم تاجیک یا هزاره. و همچنین در پشت تذکره یک هزاره، تاجیک، ازبک و غیره نیز نمی توانیم بنویسیم، افغان یا پشتون و نباید بنویسیم.

نویسنده: ضامن علی عرفان

دیدگاه های جنجال برانگیز و عوامانه بر سر هویت ملی

پیام ها

نظرتان را بیان کنید

پیام های ارسالی پس از تایید منتشر خواهند شد