با توجه به نفوذ عمیق و حضور پیچیدهای که رسانهها در تمامی ابعاد زندگی ما دارند، میتوان گفت رسانه بیشترین سهم را در تربیت فکری و فرهنگی اعضای خانواده دارد.
خانواده به عنوان مهمترین و اساسیترین نهاد اجتماعی که متشکل از پدر، مادر و فرزندان است، از محیط پیرامونی و پدیدههای مختلف اطراف خود تأثیر میگیرد. یکی دیگر از ویژگیهای خانواده این است که اعضای آن که در حقیقت اعضای تشکیل دهنده جامعه میباشند، به دنبال الگو و مدل برای الگوپذیری در ابعاد مختلف زندگی خود هستند. لذا اثرپذیری و الگوپذیری یکی از مهمترین ویژگیهای نظام خانواده است.
از طرفی دیگر رسانهها ابزار قدرتمندی هستند که اثرگذاری و الگوسازی از مهمترین خصوصیات آن بوده و ما در شرایطی زندگی میکنیم که رسانههای مختلف دیداری و شنیداری به شدت در زندگی ما نفوذ کرده و با آن آمیخته شده است، بطوریکه میتوان گفت در عصر حاضر رسانه عضوی جدایی ناپذیر از خانواده شده و در شرایط فعلی رسانه مهمترین مرجع الگوپذیری اعضای خانواده گردیده است. محصولات و تولیدات رسانهای در قالبهای مختلف اعم از فیلمها و سریالها و نیز تولیدات محتوایی انبوه که در رسانههای تعاملی و فضای مجازی که بیش از رسانهای دیگر در دسترس عموم قرار دارد، متناسب با عمق و سطح نفوذ آن رسانه، در نظام فرهنگی خانواده به شدت اثر گذار بوده و الگوساز میباشند.
امروز هریک از اعضای خانواده، خواه ناخواه الگوهای مورد نیاز خود را از رسانه دریافت کرده و با توجه به تعدد رسانهها و تولید انبوه پیامها، الگوهای خانواده دچار تغییر و تحول شده و به نوعی بحران الگوپذیری و الگوسازی را شاهد هستیم. با توجه به کارکردهای مختلفی که رسانهها در جامعه دارند و نفوذ عمیق و حضور پیچیدهای که تمامی ابعاد زندگی ما را در برگرفته است، رسانه بیشترین سهم را در تربیت فکری و فرهنگی اعضای خانواده دارد. لزوم و ضرورت استفاده آگاهانه از این پدیده نوین که نیازمند آموزش و یادگیری است، غیرقابل انکار است.
بر این اساس باید توجه داشت که رسانهها هم دارای تهدید و آسیب بوده و هم دارای فرصت و ظرفیتهای بسیار زیادی است که میتوان در جهت رشد و پویایی خانواده و جامعه از آن بهره مند شد. اما با توجه به فقدان سواد و تربیت رسانهای و عدم استفاده آگاهانه و هوشمندانه از فناوریها و رسانههای ارتباطی نوین در جامعه ما، خانوادهها شدیدا دچار آسیب شدهاند. اگر چه رسانه و سیستم رسانهای از تولید تا عرضه هم از جهت محتوا و هم از جهت ساختار دچار مشکلات زیادی است، اما مهمترین عامل آسیب پذیری خانوادهها، ضعف یا فقدان دانش و مهارت لازم در استفاده مناسب و هوشمندانه از رسانههای نوین است. بخصوص در جامعه افغانستان که تعدد و تکثر قارچ گونه و بسیار زیاد رسانه های مختلف بخصوص رسانه های تصویری را شاهد هستیم.
جامعه افغانستان شرایط خاص و ویژهای از نظر ساختار اجتماعی دارا بوده و وجود یک نهاد مشخص و تخصصی که پاسخگوی نیازهای مختلف خانواده باشد، ضرورت دارد. لذا باید نهادهای فرهنگی، اجتماعی و آموزشی با هدف جلوگیری از آسیبها و استفاده از ظرفیتهای رسانه های نوین بخصوص فضای مجازی در جهت رشد و تعالی خانواده، بسترهای مناسب آموزشی سواد رسانهای را فراهم نمایند.