مقامهای محلی در ولایت جوزجان میگویند که ۳۰۰ کودک در ولسوالی درزاب این ولایت، توسط داعش، آموزش نظامی می بینند.
به گزارش افغان نیوز: بربنیاد گزارش ها بیش از ۸۰ درصد ولسوالی درزاب ولایت جوزجان در اشغال داعش است و این گروه به شدت در حال سربازگیری در جوزجان می باشد.
اعضای شورای ولایتی جوزجان می گویند که بسیاری از خانواده ها به دلیل فقر، مجبور اند تا یک کودک خود را به این گروه بسپارند.
رحمت الله حشر؛ ولسوال پیشین درزاب نیز گفته که داعش فعالیت های زیادی برای شستشوی مغزی کودکان دارد و ادامه این وضعیت بسیار نگران کننده است.
دفتر کمیسیون حقوق بشر در جوزجان با نگرانی از این وضعیت، از حکومت خواست تا برای پایان این روند، فورا اقدام کند.
پولیس محلی مستقر در درزاب نیز با نگرانی از این وضعیت هشدار داد که اگر حکومت در این مورد بی توجهی کند، داعش تقویت شده و خطری جدی جوزجان و بسیاری از ولایت های شمال را تهدید می کند.
بنابراین، همه شواهد و نشانه ها حاکی از آن است که داعش در افغانستان، بسیار ریشه ای تر از آنچه تصور می شود، کار می کند.
این گروه برخلاف ادعای بی پایه ای که بارها تکرار شده و آخرین بار اشرف غنی آن را در نشست منطقه ای باکو در آذربایجان، تکرار کرد، نه تنها نابود نشده و بقایای آن در کوه ها از گرسنگی در حال مردن نیستند؛ بلکه در ولسوالی ها، روستاها، مساجد و مکاتب افغانستان، آزادانه مشغول استخدام نیرو، آموزش تروریزم و تربیت نسلی از تروریست های بالقوه است که از کودکان فقیر افغانستان، شکل خواهد گرفت.
دولت و حامیان خارجی اش نیز عرصه مبارزه و مواجهه مستقیم با داعش را رها کرده و با تکیه بر یک پروپاگندای بی بنیاد و غیر مستند و اشاعه گزارش های کذب و غیر واقعی از وضعیت داعش در افغانستان، به شدت مشغول اقناع منتقدان رسانه ای هستند.
فقر هم دیگر عامل قدرتمندی است که خانواده های فقیر و بی بضاعت مناطق دوردست را مجبور می کند به دام و دامن گروه های ثروتمند تروریستی مانند داعش بیافتند.
بنابراین، کمترین نتیجه وضعیت امنیتی حاکم بر مناطقی مانند ولسوالی درزاب ولایت جوزجان این است که به کودکان این مناطق از سوی تروریست های داعش، به طور سیستماتیک و منظم الفبای تروریزم آموخته شود تا در خوش بینانه ترین حالت، در آینده تروریست های دانش آموخته و آشنا با الفبای تروریزم، به بار بیایند.
تصور این نکته شاید در حال حاضر اندکی سخت باشد؛ اما با توجه به نگاه استراتژیک و درازمدت تئوریسین های تروریزم به این مقوله، هرگز بعید نیست که در آینده، با یک نسل کاملا تربیت یافته بر بنیاد مبانی و مؤلفه تئوریک و نظری افراط گرایی و تروریزم رو به رو باشیم که برای شست و شوی مغزی آنها نه نیاز به اعزام شان به مدارس پاکستانی باشد و نه ضرورتی به راه اندازی مراکز تربیت و صدور تروریزم از جانب رژيم های تروریست پرور عربی در کابل یا ننگرهار!
درزاب اما نخستین تجربه از این نوع نیست. تروریست ها پیشتر از درزاب در دیگر کشورهای اسلامی این الگو را در پیش گرفته اند.
به عنوان نمونه، بارها گزارش شده که گروه های تروریستی مانند داعش در عراق و سوریه یا همپیمان دیگر آن به نام «بوکوحرام» در افریقا اقدام به آدم ربایی گروهی کودکان و دانش آموزان مکاتب می کنند و اندکی بعد با آموزش الفبای تروریزم و افراط گرایی و آدمکشی و خون ریزی به آسانی از آنها به عنوان وسیله ای برای پیشبرد اهداف خود استفاده می کنند.
با این حساب، به نظر می رسد رسیدگی به آنچه ادعا شده که در درزاب جوزجان و همچنین سایر نقاط ناامن کشور جریان دارد، پیش از آنکه در برابر یک عمل انجام شده قرار بگیریم می بایست به عنوان یک فوریت حیاتی در اولویت برنامه های امنیتی مسؤولان امر قرار بگیرد؛ انتظاری که با توجه به موضع مبهم و پرسش برانگیز دولت در برابر داعش و وجود و حضور مهره های همسو و حامی تروریزم در رأس نهادهای استراتژيک امنیتی، در حال حاضر، بیهوده به نظر می رسد و تصور نمی شود که عملا انگیزه و اراده ای برای اعتنا به این خواسته، وجود داشته باشد.
داعش هم ظاهرا این مهم را به خوبی می داند و به همین دلیل است که کارش را در افغانستان، به طرزی کاملا اساسی و ریشه ای آغاز کرده و برای ده ها سال آینده، در حال تولید و تربیت نسلی از کودکان تروریست است که بدون نیاز به محرک های روانی و انگیزش های روحی ویژه تروریست های بزرگسال، به طور فطری، مهیای نبردی مقدس بر پایه ایدئولوژي سیاه و نفرت انگیز و خونین داعش و کارفرمایان شناخته شده آن در منطقه و جهان باشند.
پیام ها