۴۳ سال پیش در شوروی سابق و کلا در عموم جهان همه از چوپان آذربایجانی حرف میزدند که در سال ۱۸۰۵ در منطقه لریک در روستای بارزاوو به دنیا آمده بود.
43 سال پیش در شوروی سابق و کلا در عموم جهان همه از چوپان آذربایجانی حرف میزدند که در سال 1805 در منطقه لریک در روستای بارزاوو به دنیا آمده بود.
وی 3 بار ازدواج کرده بود. 23 فرزند داشت. فرزند پایانی اش در سن 136 سالگی اش چشم به جهان گشوده بود. از ازدواج سومش خانی ننه به ایشان یک دختر هدیه کرده بود.
تنها سندی که سن ایشان را اثبات می کرد پاسپورت ایشان بود. درست است که بعضیها در سن ایشان شک کرده اند. ولی بعدها اثبات شد.
با همه اینها اسم ایشان در کتاب رکوردهای گینس ثبت شد.
ایشان 168 سال در یک خانه زندگی کرده بود. بر اساس گفته ها هر روز کار می کرده، از چوپانی بگیر تا اسب سواری و کشاورزی. هیزم جمع می کرده و در باغ خود میوه می کاشته است.
برای اولین بار در سال 1972 یک سال پیش از مرگش مریض شده بود. در زمان درگذشت ایشان همسرش 107 و نوه اش 100 سال داشته است. دانشمندان برای سالهای طولانی به زیارتش می رفتند و علل و سببهای طول عمر را از ایشان پرس و جو میکردند.
بر اساس گفته های نزدیکش یک بار هم الکل ننوشیده و سیگار نکشیده بوده است. فقط یک بار در سن 150 سالگی برای تست و امتحان کسانی که از شهر آمده بودند به ایشان سیگار داده اند. تغذیه به موقع و سالم علت اصلی طول عمر ایشان بوده است.
درباره ایشان افسانه ها و لطیفه ها نیز زیاد است. یکبار برای نمایش به خبرنگاران خارجی به مسکو برده اند و برایش رژیم غذایی نیز گرفته اند. نتونسته به آن رژیم خودش را تطبیق دهدٰ در جمع خبرنگاران فریاد زده بود: «برایم گوشت بیاورید».
به احتمال زیاد این اولین و آخرین عصبانیت ایشان بوده است.
پیام ها