اسمش را به اکراه میگوید، گویا هنوز حس شرمندهگی دارد، زیاد اهل سخن نیست اما آرام آرام به سوال هایم پاسخ میدهد. حسین از زخم که دردست و در پهلویش دارد به خود میپیچد و میگوید دیروز یکی از سربازان پولیس با چاقو وی را زخمی کرده است.
حسین ترسیده و از سوی هم خشمگین است بخاطریکه شاهد صحنه بودم در زمان کشیدن مواد از بالای دیوار حیاط یکی از ساکنین شهر آب انداخته شد و من هم مکمل خیس شدم.
از صاحب خانه پرسیدم چرا برسر اینها آب میریزی تنها از من عذر خواهی کرد اما حسین و رفقایش را به بدترین الفاظ فحش داد، هرچه پرسیدم چرا این کار را کردی جواب نداد.
در قمست عقب همین خانه اما کمی دورتر با حسین و رفقایش به گفتگو نشستم حسین جوان معتاد به مواد مخدر است، او از تحقیر شدن از رفتن به این سو و آنسو و از فرار کردن از دست پولیس خسته شده است.
حسین آه سردی میکشد و میگوید که من هم روزی جوان بودم صاحب خانه و خانواده، اما از زمانیکه فامیلم را در انفجار ماین در مرز اسلام قلعه از دست دادم دیگر حالت خود را نفهمیدم تا اینکه خود را آلوده به مواد مخدر پیدا کردم.
حسین خود را جیگ تورن دوران نجیب میگوید او میگوید بعد از پاشیدن حکومت نجیب و با آمدن مجاهدین او و خانواده اش به ایران مهاجر شدند.
حسین میگوید: میخواست داکتر بخش حیوانات باشد اما زمینهی تحصیل برایش فراهم نبود، او دلیل فراهم نشدن زمینه درسی را نداشتن پول و پارتی میگوید.
حسین تنها کسی نیست که حقارت و شکنجههای از سوی مردم و پولیس را متحمل میشود، زلگی پیر مردی که موهایش سفید شده است میگوید از دست فشاری روزگار در ایران به اعتیاد رو آورده است.
زلگی رفتار مردم را بسیار ناپسند تعریف میکند و میگوید مردم با آنها به بدترین شکل ممکن رفتار میکنند حتی اطفالهای خوردسال را ترغیب به زدن معتادان با سنگ و چوب میکنند.
سید داود نیز به درد حسین دچار است با چهره زرد رنگ و لباسهای فرسوده و موهای ژولیده خود را از شهر نو کابل معرفی می کند او میگوید صنف 12 مکتب را تمام کرده و دو سال در رشته دارو سازی درس خوانده است.
داود میگوید پدرش نیز از رشته فارمسی فارغ شده است، او دلیل ترک تحصیل اش را شروع جنگهای داخلی توسط مجاهدین میگوید.
او میگوید زمانیکه جنگ داخلی آغاز شد آنها نتواستند دیگر به دانشگاه بروند از سوی هم بیکاری مشکل ساز گردید تا اینکه رو به مواد مخدر اورده است.
داود از رفتار مردم با معتادان راضی نیست و میگوید " بخدا که انسان با سگ چنین رفتار زشتی را داشته باشد" داود میگوید آنها زمانیکه از کنار مردم عبور می کنند مردم به عنوان نجس از آنها دوری میکنند و یا هم با مشت و لگد شکنجه میکنند.
داود با لحن تندی که بیان گر احساس درونی اش است میگوید:"رفتار بد مردم در برابر ما عقده مارا ده چند کده و مه بعد از ای تا اخرین نفس خود مواد میکشم".
همچنان معتادان مواد مخدر از رفتار پولیس شاکی اند و میگویند هر زمانی در هر مکانی که آنها را ببنند شکنجه میکنند به گفته آنان پولیس از شکنجهی آنان دریغ نمیکنند هر آنچه در دست داشته باشند با همان به سر و صورت آنها میزنند.
از عابری پرسیدم با معتادان مواد مخدر چگونه رفتار کنیم؟
" میگوید معتادان افراد نجس اند، با آنان رفتار نمیخواهد آنها باید از شهر دور گردند تا دیگران از شر شان راحت شود."
اما همین معتادان میگویند آنها نیز انسان هستند و حق احترام شدن را دارند، حسین با دست لرزان و فکر پریشان میگوید در دیگر کشورها به انسانهای معتاد به دید یک مریض دیده میشود اما در جامعه ما به دید یک نجس.
از حسین میپرسم که شما کار ندارید چگونه پول مواد را تهیه میکنید؟
داود از آن سو بلند خندید گفت:"عجب دولت هم داریم که به فکر ما باشد و به ما کار بدهد، داود میگوید اشرف غنی و عبدالله در دوران انتخابات فقط بخاطر رای آوردن وعدههای زیاد داد اما این وعده ها عملی نشد".
حسین در ادامه حرف های داود میگوید:"روزانه پلاستیک، قوطیهای پیپسی جمع میکنیم و گاهی موتر شویی میکنیم تا پول نان و مواد خود را پیدکنیم".
از حسین میپرسم که نمیخواهی این عمل را ترک کنی؟
حسین میگوید:" کجاست درمانگاه؟ چند بار به شفانه خانه فنکس رفتوم اما درمانگاه نیست بلکه شکنجه گاه است".
به گفته حسین این در مانگاه دارو به آنها نمیدهد بلکه میخواهد با زور و شکنجه آنها را وادار به ترک اعتیاد کنند.
تنها حسین و دوستانش به این درد دچار نیستند؛ بلکه در سراسر افغانستان بر اساس آمار وزارت مبارزه علیه مواد مخدر بیش از 3.2 میلیون تن به انواع مواد مخدر اعتیاد دارند.
در این زمینه مسئولان وزارت صحت عامه میگویند که سالانه 45هزارو900 تن معتاد در مراکز صحی تحت تداوی قرار میگیرند و صحت یاب میشوند.
وحید مجروح سخنگوی وزارت صحت عامه بیان میدارد که در هر دوره بیش از 4هزار مریض (معتاد) برای 45 روز تحت مداوا میابشند.
مجروح می افزاید که بدون ولایات ارزگان و نورستان در سایر ولایات مراکز ترک اعتیاد از سوی وزارت صحت عامه فعال است.
در کنار وزارت صحت عامه، جامعه شناسان نیز باور دارند که معتادان مریض هستند و باید با آنها برخورد انسان دوستانه صورت گیرد.
در همین زمینه علی کاوه استاد جامعه شناسی میگوید از نگاه رفتاری؛ انسانها بر روان یگدیگر تاثیر به سزایی دارند.
او رفتار کنونی اکثر مردم را با معتادان نادرست میداند و تصریح میکند که شفقت و مهربانی آنها را برای ترک اعتیاد آماده میکند، اما رفتار های خشن مریضان (معتادان) را به انزوا میکشاند و یا عقدهیی میسازد.
کاوه علاوه میکند که مردم همان گونه که با برادر و خواهر مریض خود رفتار میکنند با معتادان نیز رفتار داشته باشند اما مردم افغانستان هنوز به این آگاهی نرسیده اند و در ذهن شان معتاد را به مترادف نجس حک کرده اند.
مصطفی شهریار
پیام ها